همه چی درهمه از عشق بگیر تا جک و کلکل بچه که بودم زیادی کارتون میدیدم … واینم بگم از مردایی که سیبیل داشتن میترسیدم .. ۶ سالم بود ..ی روز ی اقاهه که خیلی ترسناک بود جلوم نشست گف سلام اقا کوچولو منم از ترسم گفتم من گوشتم تلخه بد مزه س منو نخور بعد یهو خودمو انداختم رو زمین گفتم من مردم !! یارو انقد خندیده بود اشکش درومده بود !!!!!!!!! اقا ما سوار تاکسی بودیم داشتیم با دوستانمون حرف میزدیم که یه دختر سوار شد بعد چند لحظه دیدم سلام کرد منم سلام کردم دیدم احوال پرسی میکنه منم گفتم خیلی ممنون اغا دیدم میگه الو الو صدا نمیاد منو میگی ............
آقاجونــــــــــمو واسه شب عروسی خالم برده بودن قسمت زنونه ک طبق رسومات دخترشو ببینه بهش هم شاباش(یا ب قول باکلاساشادباش) بده هم اجازه...... زبون بسته از در ک رفته تو ازدم هرچی دختر اونجــــــابوده روشروع کرده ب بوسیدن!!!! دختراش گفتن آقاجون دخترت اونه ک لباس سفید تنشه رو مبل نشسته اشتباه گرفتی!!!! آقاجونم:چی رو اشتباه گرفتی ....اینا همه دخترامنن ...قربون همشون میرم!!!!دوباره شروع کرده هرکی دم دستش بوده..... اصن فک کردی چی شد تحریماروکم کـــــــردن ؟؟؟
پسرخالم تعریف میکرد آقا 15 سالم بود یه روز صبح از خواب بیدار شدم دیدم که ده دقیقه به 9 دیگه باشگاه فوتسالم داشت شروع میشد منم حول شدم شروع کردم به حاضر شدن که یک دفه شورته ورزشیم تو افق محو شد هر چی گشتم پیداش نکردم و خلاصه تند زنگ زدم به تاکسی واقعا" حول شده بودم سواره ماشین شدم رسیدیم به باشگاه که می خواستم به راننده پول بدم یه 5 تومنی دادم بهش بد به جای این که بگم ببخشید خرد ندارم گفتم ببخشید شرت ندارم همون موقع بود که فهمیدم فرمون ماشین خردنی یه کیلیپس دختر همسایمون تو کَبِدم اگه دروغ بگم o_0 این خاطره واسه من نیس ماها دختر عموم تعریف میکرد: چن روزی با عموم میرن شمال و موقع برگشتن از عموم اصرار که امشب راه بیوفتیم و از ماها دختر عموم هم انکار ک فردا صبح زود حرکت کنیم @@ از اونجایی که تو خونه عموم اینا حرف حرفِ دختر عمومه . عموی ما هم به ظاهر قبول میکنه ^__^ اما وختی تک تک اعضای خونه میخابن عموی من هم طی یک حرکت ابزاری و تحت تدابیر شدید امنیتی تمام ساعت های موجود تو خونه رو( اعم از ساعت گوشی ساعت دیواری ساعت مچی ساعت ماشین و...)3 ساعت عقب میکشه ^_^ همه به ظاهر ساعت 6 سبح بیدار میشن واسه حرکت ولی وختی میرسن تو ی رستوران بین راهی تازه متوجه میشن چ یه دستی از عموم خوردن 0_0 یه همچین عموی انتقام بگیر و حرف به کرسی بنشون من دارم به مین پایه میز عسلیمون قسم ملت خل شدن ررررفت!! ایـن وی چت هـم مزخرفه آ....
سر کلاس خانوم داشت در مورد تنفس مصنوعی حرف میزد آقا ما یه بار رفتیم بانک,موقع برگشت دیدیم چندتا جنتلمن دم بانک تو صف عابر بانکن.منم اومدم مثل یه پرنسس,خعلی شیک و باکلاس از در بانک بیام بیرون, روی پله ها نمیدونم یهو چی شد که مثل سیندرلا کفشم از پام کنده شد و ۶متر جلوتر از خودم افتاد تو جوب!!!!خودمم تالاپپپپپپ افتادم!!!!! خدا واست نیاره,نابود شدم. دیگه ترجیح میدادم تا خونه سینه خیز برم. جنتلمنهای نامرد هم عابر بانکو جوییده بودن.
یه روزصبح تو مدرسه سر صف وایساده بودیم ومنتظر بودیم که مراسم صبحگاهی اجرا کنن وبعد بریم سر کلاس که دیدیم مدیر مدرسه اومد بلندگو رو گرف دستش وشروع کرد به صحبت کردن وناظم مدرسه هم تو حیاط پیش ما ایستاده بود که ، دو تا از بچه ها شروع کردن با هم صحبت کردن(در حین صحبت مدیر )، یکدفه ناظم مدرسه از اون ته داد زد گفت :هی گوسفند این الاغ (یعنی مدیر)داره واسه تو عرعر میکنه آقا تا این حرف رو زد مدرسه از خنده ی بچه ها ترکید!!!!! ترور شخصیت ینی اییییین
امروز رفیقم سر کلاس خوابش میومد قاط زده بود داشت با ته خودکار می نوشت استاد اومده بود میگفت خانم کامرانی کاریت ندارم فقط بگو چیجور داری با ته خودکارت می نویسی؟ تفاوت ما با نسل جدید :
دوستم میگفت یه استاد داشتیم همش به ما دخترا که میرسید همش تیکه مینداخت خلاصش قرار شد هر وقت اومد و تیکه بارونمون کرد بریم از کلاس بیرون طی یک مراحل فشرده پسرای کلاس جان بر کف رفتن به استاد گفتن استاد دیدیم دیر اومد اومد گفتش که تو راه بودم دیدم دختراصف کشیدن گفتم چ خبره گفتن که میگن باکارت دانشجویی به دخترا شوهر میدن ماهم طبق قرارمون پاشدیم که بریم بیرون استاد برگشت گفت که کجا میرین نرین وقتش تا ساعت10بود هیچی دیگه کلاس ترکید ماهم نشستیم سرجامون خخخخخخخ درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدیدنظر یادتون نررررررره اگه مطلب خوب و جالبیم داشتین برام ایمیل کنین آخرین مطالب نويسندگان پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
|||||||||||||||||||
![]() |